حمایت و مقاومت دو مفهوم اساسی در تحلیل تکنیکال هستند. درک معنای این اصطلاحات و کاربرد عملی آنها برای خوانش صحیح نمودارهای قیمت و پیش بینی احتمالات پیش روی بازار ضروری است. در این نوشته به بررسی و شناخت ماهیت این سطوح و تشخیص آنها بر روی نمودار قیمتی میپردازیم.
فهرست مطالب
- سطح حمایت چیست؟
- سطح مقاومت چیست؟
- نحوه شناسایی سطوح
- انواع سطوح حمایت و مقاومت
- سطوح استاتیک حمایت و مقاومت
- سطوح داینامیک حمایت و مقاومت
- تغییر ماهیت سطوح حمایت و مقاومت
- میزان اهمیت سطوح حمایت و مقاومت
سطح حمایت چیست؟
قیمتها به دلیل تغییرات در عرضه و تقاضا حرکت میکنند. هنگامی که تقاضا از عرضه بیشتر باشد، قیمتها افزایش مییابد. هنگامی که عرضه از تقاضا بیشتر باشد، قیمتها کاهش مییابد. و گاهی اوقات، قیمتها بهصورت افقی حرکت میکنند؛ زیرا عرضه و تقاضا در تعادل هستند. در یکروند نزولی، قیمتها به دلیل مازاد عرضه نسبت به تقاضا کاهش مییابند. هر چه قیمتها پایینتر بروند، قیمتهای جذابتری برای کسانی که در بیرون بازار منتظر خرید هستند، ایجاد میشود. در برخی سطوح، تقاضایی که در روند نزولی خبری از آن نبود حالا بهآرامی رو به افزایش میرود و به سطحی میرسد که با میزان عرضه برابری میکند. در این نقطه، قیمتها دیگر کاهش نخواهند یافت و قیمت در یک محدوده قیمتی نسبتا ثابت میشود، به این محدوده قیمتی سطح حمایت میگوییم.
سطح حمایت میتواند یک قیمت مشخص در نمودار یا یک محدوده قیمتی باشد. درهرصورت، حمایت ناحیهای روی نمودار است که نشاندهنده تمایل خریداران به خرید است. در این سطح است که تقاضا معمولاً بر عرضه غلبه میکند و در وهله اول باعث توقف کاهش و سپس معکوس شدن قیمت و افزایش آن میشود.
سطح مقاومت چیست؟
مقاومت برعکس حمایت است. قیمتها به دلیل تقاضای بیشتر از عرضه، بالا میروند. با افزایش قیمتها، بازار به نقطهای میرسد که تمایل به فروش بر تمایل به خرید غلبه کند. این موضوع به دلایل زیادی میتواند رخ دهد یا معاملهگران تشخیص دادهاند که قیمتها خیلی بالا هستند یا قیمت به هدف خود رسیده است. یا میتواند به دلیل بیمیلی خریداران برای ورود به موقعیتهای جدید در چنین قیمتهای بالایی باشد. اما یک معاملهگر تکنیکال به طور واضح روی نمودار قیمت سطحی را میبیند که در آن عرضه شروع به غلبه بر تقاضا میکند. این سطح یک سطح مقاومت است. و مانند سطح حمایت، میتواند یک محدوده یا یک سطح مشخص قیمتی باشد.
پس از شناسایی یک ناحیه یا منطقه حمایت یا مقاومت، آن سطوح قیمت میتوانند بهعنوان نقاط ورود یا خروج احتمالی عمل کنند؛ زمانی که که قیمت به یک نقطه حمایت یا مقاومت میرسد، دو سناریو پیش روی بازار وجود دارد:
1- از سطح حمایت یا مقاومت برگردد.
2- از سطح حمایت یا مقاومت با قدرت عبور کند(Breakout) و در جهت قبلی خود به رشد یا افت ادامه دهد و این فرایند تا زمانی که به سطح حمایت یا مقاومت بعدی برسد ادامه خواهد داشت.
حمایت و مقاومت را میتوان در تمام دورههای زمانی نمودار پیدا کرد. روزانه، هفتگی و ماهانه. معاملهگران همچنین در بازههای زمانی کوچکتر مانند نمودارهای یکدقیقهای و پنجدقیقهای حمایت و مقاومت پیدا میکنند. اما هر چه دوره زمانی طولانیتر باشد، حمایت یا مقاومت اعتبار بیشتری پیدا میکند و برای بازار اهمیت بیشتری دارد.
نحوه شناسایی سطوح
برای شناسایی حمایت یا مقاومت، باید گذشته نمودار را بررسی کنید و توقفهای قابلتوجه در نوسانات قیمتی را چه هنگام رشد یا افت در بازار پیدا کنید. چرا که بسیاری از معاملهگران باتجربه به سطوح حمایت یا مقاومت که در گذشته رخ دادهاند توجه خواهند کرد و انتظار دارند بازار مجدد به این سطوح واکنش نشان دهد. سپس صبر کنید و ببینید آیا قیمت در هنگام نزدیکشدن مجدد به آن سطح متوقف و یا معکوس میشود یا خیر و واکنشهای بازار را دقیق زیر نظر بگیرید.
تحلیل تکنیکال یک علم دقیق نیست و گاهی اوقات قیمت پایینتر از سطوح مقاومت از ادامه رشد منصرف میشود و یا شروع به کاهش میکند. در مورد سطوح حمایت نیز همینطور است یعنی قیمت ممکن است قبل از رسیدن به سطح حمایت برگردد یا از آن عبور کند. در هر مورد، برای تفسیر این الگوها در نمودار قیمتی انعطافپذیری لازم است. به همین دلیل است که سطوح حمایت و مقاومت گاهی اوقات بهعنوان یک ناحیه قیمتی در نظر گرفته میشوند و نه سطح دقیقی از قیمت.
پاسخ به این سوال که چرا بازار به این سطوح واکنش نشان میدهد بسیار ساده است و دلیل اصلی آن این است که بسیاری از مشارکتکنندگان بازار با اطلاعات مشابه در حال مشاهده این سطوح هستند و در حوالی این سطوح وارد بازار میشوند و شروع به گرفتن پوزیشن در جهت یا خلاف جهت روند میکنند.
انواع سطوح حمایت و مقاومت
سطوح حمایت و مقاومت به شکل و روشهای متفاوتی در بازار توسط معاملهگران ترسیم و استفاده میشوند، و شامل خطوط استاتیک مانند خطوط افقی با یک قیمت مشخص و یا خطوط داینامیک هستند که میانگین های متحرک یا خطوط روند را شامل میشوند. در زیر به اصلیترین این ابزارها میپردازیم:
سطوح استاتیک حمایت و مقاومت
این سطوح از آن جهت استاتیک نام گرفتهاند که در یک قیمت مشخص ترسیم میشوند و با تغییرات قیمت تغییری در رسم این سطوح ایجاد نمیشود.
1- سطح مقاومت استاتیک
بیایید در قالب یک مثال آنچه آموختیم را بررسی کنیم: تصور کنید که شما متوجه میشوید قیمت انس جهانی طلا طی چند ماه چندین بار نتوانسته از 2040 دلار بالاتر رود، حتی اگر بسیار به عبور از آن سطح نزدیک شده باشد. در این صورت، معاملهگران سطح قیمت نزدیک به 2040 دلار را سطح مقاومت مینامند. همانطور که در نمودار زیر مشاهده میکنید، این سطح مقاومت همچنین بهعنوان سقف در نظر گرفته میشود؛ زیرا این سطح قیمتی نشاندهنده محدودهای است که روند صعودی در آن متوقف میشود.
اکسپرتی که در نمودار بالا مشاهده میکنید، اکسپرت حرفهای تریدینگ بُورد است و قابلیت های بسیاری از جمله: تنظیمات دقیق حجم و ریسک معاملات، مدیریت پیشرفته معاملات پندینگ (ATM)، تنظیم استاپ لاس با ترند لاین و بسیاری امکانات دیگر را به صورت رایگان در اختیار شما قرار میدهد.
2- سطح حمایت استاتیک
سطوح حمایت در طرف دیگر این ماجرا قرار دارند. حمایت به سطح قیمتی روی نمودار اشاره دارد که در آن تعادل برقرار میشود. این بدان معناست که تقاضا برای مطابقت باعرضه افزایشیافته است. این باعث توقف کاهش قیمت دارایی میشود، بنابراین قیمت به کف رسیده است. همانطور که در نمودار زیر مشاهده میکنید، خط افقی آبی رنگ در نمودار زیر کف قیمتی یا محدوده حمایتی را نشان میدهد. همانطور که از فلشهای آبی زیر خط عمودی پیداست، قیمت درگذشته سه بار به این سطح رسیده است. این سطحی است که تقاضا وارد میشود و از کاهش بیشتر جلوگیری میکند. این سطح یک سطح حمایت است.
3- اعداد رُند
همچنین، بسیاری از قیمتهای هدف یا سطوح حد ضرر که توسط سرمایهگذاران خرد یا بانکهای سرمایهگذاری بزرگ تعیین میشوند، در سطوح قیمتی رُند قرار میگیرند. ازآنجاییکه تعداد زیادی سفارش در یک سطح قرار میگیرند، این اعداد رُند تمایل دارند بهعنوان موانع قیمتی قوی عمل کنند. بهعنوانمثال، اگر همه مشتریان یک بانک سرمایهگذاری سفارشهای فروش را در یک هدف پیشنهادی 2040 دلاری ثبت کنند، تعداد بسیار زیادی خرید برای جذب این فروشها لازم است و در نتیجه سطح مقاومتی ایجاد میشود. در تصویر ملاحظه میکنید که سطح 2040 دلار برای انس جهانی طلا یک سطح مقاومتی قوی بود که برای ماهها مقابل رشد قیمت ایستادگی میکرد.
یکی دیگر از ویژگیهای رایج حمایت/مقاومت این است که قیمت یک دارایی ممکن است در عبور از یک عدد رُند مانند 2000 دلار یا 2040 دلار برای با مشکل مواجه شود. بسیاری از مردم به اعداد رُند فکر میکنند و این به بازار نیز سرایت میکند. ازآنجاییکه تصور بهصورت اعداد رند برای بسیاری از افراد آسانتر است، بسیاری از معاملهگران کمتجربه تمایل دارند زمانی که قیمت روی یک عدد رند است، دارایی را بخرند یا بفروشند.
4- رِنج قیمتی
گاهی اوقات بازار در محدوده بین دو قیمت نوسان میکند. این مناطق جایی هستند که سطوح حمایت و مقاومت نسبتاً نزدیک هستند و قیمت برای مدت زمانی بین دو سطح بالا و پایین میرود. معاملهگران باتجربه گاهی اوقات در این دامنههای معاملاتی که به روند ساید (Sideway Trend) نیز معروف هستند، معامله میکنند. یکی از استراتژیهایی که آنها استفاده میکنند این است که سفارشهای فروش را زمانی که قیمت به خط مقاومت بالایی برخورد میکند و سفارشهای خرید را زمانی که قیمت برای لمس خط حمایت به پایین میرسد، ثبت میکنند.
سطوح داینامیک حمایت و مقاومت
این سطوح داینامیک نام گرفتهاند چرا که تحت تاثیر افزایش یا کاهش قیمت آنها نیز تغییر میکنند. و هر لحظه با تغییرات قیمت انطباق دارند. در زیر به اصلیترین این ابزارها میپردازیم:
1- خطوط روند
نمونههای بالا نشان میدهند که یک سطح ثابت در بازار میتواند مانع از حرکت قیمت یک دارایی به سمت بالا یا پایین شود. این سطح استاتیک(Static)، یکی از محبوبترین اشکال حمایت و مقاومت است، اما قیمت داراییهای مالی همواره در حال نوسان هستند، بنابراین به طور مرتب شاهد هستیم که این موانع قیمتی باگذشت زمان تغییر ماهیت میدهند و قیمت از سطحی به سطح دیگر میرود. به همین دلیل است که هنگام یادگیری در مورد حمایت و مقاومت، مفاهیم روند و خطوط روند مهم هستند. سطوحی که با ماهیت متغیر قیمت همواره به صورت داینامیک تغییر کنند.
خط روند صعودی
خط روند صعودی در تحلیل تکنیکال، خطی است که به دو یا چند کف قیمتی (Low) متصل میشود که هر کدام سقف بالاتری (Higher High) نسبت به قبلی دارند. این نشان میدهد که قیمت در حال رشد با شیب مثبت است.
بعبارتی، در بازار صعودی با کندشدن حرکت قیمت به سمت بالا و افت قیمت، بازار به سطوح حمایت خود میرسد و مانند تصویر زیر با برخورد به یک خط مورب از ادامه افت منصرف میشود و مجدد شروع به رشد میکند و لذا این خط مورب به عنوان یک خط روند صعودی از افت بیشتر قیمت جلوگیری میکند و یک خط حمایتی تلقی میشود.
زمانی که قیمت برخلاف روند غالب در حرکت است، به آن اصلاح قیمتی گفته میشود (فلش های سبز رنگ شروع یک اصلاح نزولی را در یک روند غالب صعودی نشان میدهند). یعنی اگر روند غالب مانند تصویر بالا صعودی باشد هر حرکت قیمتی به سمت پایین یک اصلاح در نظر گرفته میشود. معاملهگران میتوانند به دلایل مختلفی از جمله شناسایی سود یا عدم اطمینان کوتاهمدت نسبت ادامه روند از بازار خارج شوند و این اصلاحها را در قیمت به وجود بیاورند. رفتار قیمتی حاصل، تحتتأثیر سکون یا افت جزئی قیمت سهام قرار میگیرد و یک سقف کوتاهمدت ایجاد میکند.
خط روند نزولی
از طرف دیگر خط روند نزولی در تحلیل تکنیکال، خطی است که به دو یا چند سقف قیمتی (High) متصل میشود که هر کدام کف پایینتری (Lower High) نسبت به قبلی دارد. این نشان میدهد که قیمت در حال کاهش با شیب منفی است.
بهعبارتدیگر، خط روند نزولی نشان میدهد که فشار فروش بر فشار خرید غلبه دارد و قیمت به طور پیوسته در حال کاهش است.
معاملهگران از خطوط روند نزولی برای شناسایی و تأیید روند نزولی، تعیین نقاط بالقوه برای ورود به معاملات کوتاه و تنظیم حد ضرر و حد سود استفاده میکنند. و لذا همانطور که در تصویر زیر قابل ملاحظه است این خط روند به عنوان یک سطح مقاومتی از رشد قیمت جلوگیری میکند.
زمانی که بازار نزولی است، معاملهگران به دنبال مجموعهای از سقفهای نزولی خواهند بود و تلاش خواهند کرد تا این قلهها را با یک خط روند به هم وصل کنند. هنگامی که قیمت به خط روند نزدیک میشود، اکثر معاملهگران منتظر خواهند ماند تا دارایی با فشار فروش مواجه شود و ممکن است ورود به موقعیت فروش را در نظر بگیرند؛ زیرا این ناحیهای است که درگذشته قیمت را به سمت پایین سوق داده است. برای اینکه یک خط روند معتبر باشد، قیمت باید حداقل سه بار خطوط روند را لمس کند. گاهی اوقات قیمت چندین بار در بازههای زمانی طولانیتر به خط روند برخورد خواهد کرد.
توجه داشته باشید، همانطور که در تصاویر بالا مشخص است در یکروند صعودی، خط روند زیر قیمت رسم میشود، درحالیکه در یکروند نزولی، خط روند بالای قیمت رسم میشود.
هر چه قیمت در دفعات بیشتر و در طول زمان بلند مدتتری از عبور از این سطوح ناتوان باشد آن سطح قویتر تلقی میشود. بسیاری از معاملهگران تکنیکال از سطوح حمایت و مقاومت شناسایی شده خود برای انتخاب نقاط ورود/خروج استراتژی خود استفاده میکنند؛ زیرا این مناطق اغلب نماینده قیمتهایی هستند که بیشترین تأثیر را بر جهت حرکت یک دارایی دارند. اکثر معاملهگران در این سطوح به ارزش ذاتی دارایی اطمینان دارند، بنابراین حجم معاملات بهطورکلی بیشتر از حد معمول افزایش مییابد و ادامه روند صعودی یا نزولی قیمت را برای معاملهگران بسیار دشوارتر میکند.
2- میانگینهای متحرک
بسیاری از معاملهگران تکنیکال از قدرت شاخصهای تکنیکال مختلف مانند میانگینهای متحرک برای کمک به پیشبینی حرکت آتی استفاده میکنند. در واقع، افرادی که ترسیم خطوط روند را دشوار میدانند، اغلب آنها را با میانگینهای متحرک جایگزین میکنند. همانطور که در نمودار زیر مشاهده میکنید، میانگین متحرک خطی با دوره 25 دائماً در حال تغییر است و از رشد قیمت جلوگیری میکند و امکان شناسایی آسانتر حمایت و مقاومت را فراهم میکند. توجه کنید که چگونه قیمت در نمودار انس جهانی طلا در تایم فریم 5 دقیقه در روند نزولی قرار دارد و میانگین متحرک از حرکت قیمت به سمت بالا جلوگیری میکند.
معاملهگران میتوانند از میانگینهای متحرک به روشهای مختلف استفاده کنند، مانند پیشبینی حرکت به سمت بالا زمانی که خطوط قیمت از بالای یک میانگین متحرک کلیدی عبور میکنند، یا خروج از معاملات زمانی که قیمت از زیر یک میانگین متحرک کاهش مییابد. صرفنظر از اینکه چگونه از میانگین متحرک استفاده شود، میانگینهای متحرک سطوح حمایت و مقاومت را به صورت «خودکار» ایجاد میکنند. اکثر معاملهگران میانگینهای متحرک را با دورههای زمانی مختلف آزمایش خواهند کرد تا بتوانند دورهای را پیدا کنند که برای تایم فریم معاملاتی آنها بهترین عملکرد را داشته باشد.
تغییر ماهیت سطوح حمایت و مقاومت
اغلب اوقات زمانی که بازار موفق به عبور از یک سطح مقاومتی میشود آن سطح تغییر ماهیت داده و حالا به عنوان یک سطح حمایتی تلقی میگردد. و حالا اگر قیمت تلاش کند دوباره به سمت پایین حرکت کند، به یک سطح حمایتی برخورد میکند که از افت قیمت جلوگیری میشود. و برعکس این موضوع نیز صادق است و یک سطح حمایتی شکسته شده میتواند نقش سطح مقاومتی را بازی کند.
در تصویر بالا نمودار انس جهانی طلا در تایم فریم 5 دقیقه را ملاحظه میکنید که بعد از عبور از سطح مقاومتی قرمز رنگ این سطح تغییر ماهیت داده و به یک سطح حمایتی تبدیل شده است.
میزان اهمیت سطوح حمایت و مقاومت
نمودارهای قیمت به معاملهگران و سرمایهگذاران اجازه میدهند تا مناطق حمایت و مقاومت را بهصورت بصری شناسایی کنند و سرنخهایی در مورد اهمیت این سطوح قیمتی ارائه میدهند. به طور خاص معاملهگران، در رسم سطوح به موارد زیر توجه میکنند:
تعداد دفعات لمس
هر چه قیمت بیشتر یک ناحیه حمایت یا مقاومت را آزمایش کند، آن سطح اهمیت بیشتری پیدا میکند. هنگامی که قیمتها از یک سطح حمایت یا مقاومت به بالا و پایین جهش میزنند، خریداران و فروشندگان بیشتری متوجه آن میشوند و تصمیمات معاملاتی خود را بر اساس این سطوح میگیرند.
واکنش گذشته بازار به سطوح
زمانی که بازار به یک سطح حمایت یا مقاومت در گذشته واکنش شدیدی نشان داده است برای مثال پس از برخورد به سطح مقاومتی دچار ریزش شدید شده است و یا در برخورد به سطح حمایتی تقاضای زیادی وارد بازار شده و قیمت را به بالا پرتاب کرده است این سطوح در چشم معاملهگران اهمیت ویژهای پیدا میکنند و بازار احتمال واکنش مجدد به این سطوح را بالا میبیند. این نمونه خوبی از چگونگی تأثیرگذاری روانشناسی بازار و تاثیر آن در شکلگیری این سطوح است.
حجم در سطوح قیمت
هر چه خریدوفروش بیشتری در یک سطح قیمت خاص رخداده باشد، بهاحتمال زیاد سطح حمایت یا مقاومت قویتر خواهد بود. این به این دلیل است که معاملهگران و سرمایهگذاران این سطوح قیمتی را بهخاطر میآورند و تمایل دارند دوباره از آنها استفاده کنند. هنگامی که واکنش قیمتی قوی در حجم بالا رخ میدهد و قیمت کاهش مییابد، بهاحتمال زیاد فروش زیادی در سطح رخ داده است و عکس آن نیز صادق است.
زمان
مناطق حمایت و مقاومت مشاهده شده در نمودارهایی با بازه زمانی طولانیتر مانند نمودارهای هفتگی یا ماهانه اغلب از موارد مشاهده شده در نمودارهای با بازه زمانی کوتاهتر مانند نمودار یکدقیقهای یا پنجدقیقهای مهمتر هستند. چرا که این سطوح در زمانهای طولانی تری در مقابل قیمت ایستادگی کردهاند و در نگاه بازار اهمیت ویژهای دارند.
تعیین سطوح حمایتی آتی میتواند به طور چشمگیری بازده یک استراتژی معاملاتی یا سرمایهگذاری کوتاهمدت را بهبود بخشد، زیرا به معاملهگران نشان میدهد که کجا احتمالاً کاهش قیمت متوقف میشود. برعکس، پیشبینی سطح مقاومت میتواند سودمند باشد؛ زیرا معاملهگران را در زمان نزدیکشدن قیمت به این ناحیه برای واکنش احتمالی قیمت هوشیار میکند. همانطور که در بالا ذکر شد، روشهای مختلفی برای شناسایی حمایت و مقاومت وجود دارد، اما صرفنظر از روش، تفسیر آنها یکسان است.
معاملهگران به دنبال نشانههایی هستند تا ببینند آیا قیمت یک اوراق بهادار، ارز یا کالا با نزدیکشدن و لمس یک سطح مقاومتی یا حمایتی ترسیم شده، به شیوه خاصی واکنش نشان میدهد یا خیر و پس از آن نسبت به ورود یا خروج از بازار تصمیم میگیرند.
جمعبندی
تحلیلگران تکنیکال از سطوح حمایت و مقاومت برای بررسی قیمتهای گذشته و پیشبینی حرکات آینده بازار کمک میگیرند. این سطوح را میتوان با استفاده از ابزارهای ساده تحلیل تکنیکال مانند خطوط افقی یا خطوط روند صعودی و نزولی، یا با بهکارگیری اندیکاتورهای پیشرفته ترسیم کرد. روانشناسی بازار نقش مهمی در حرکت قیمت یک ابزار مالی خاص ایفا میکند، زیرا معاملهگران و سرمایهگذاران گذشته را بهخاطر میآورند، به شرایط در حال تغییر واکنش نشان میدهند و حرکت آینده بازار را پیشبینی میکنند. دانستن اینکه بازار به چه فکر میکند، بهترین راه برای تعیین اقدامات بعدی آن است.