چگونه روانشناسی بازار بر سطوح حمایت و مقاومت تأثیر میگذارد؟
برای روشن شدن مطلب اجازه دهید که افراد حاضر در بازار را به سه دسته طبقه بندی کنیم:
- خریداران
- فروشندگان
- بدون تصمیم
خریداران کسانی هستند که از قبل خرید کرده اند. فروشندگان در آستانه فروش که آماده فروش می باشند و معامله گران بدون تصمیم کسانی هستند که نمی دانند آیا باید خرید کنند یا فروش انجام دهند.
گروه خریداران
فرض کنید که قیمت از سطح حمایت قبلی که مدتی در آنجا نوسان داشته است شروع به رشد کند، خریداران (کسانی که نزدیک خط حمایت خرید کرده اند) بسیار راضی به نظر می آیند ولی افسوس می خورند که چرا اقدام به خرید بیشتری نکرده اند. اگر دوباره قیمت به سطح حمایت باز گردد آنها احتمالاً دست به خرید مجدد می زنند.
گروه فروشندگان
فروشندگان، در این مواقع که قیمت بالاتر از خط حمایت شروع به نوسان کرده است فکر میکنند که در وضعیت مناسبی نیستند (هر چقدر بازار از خط حمایت بالاتر می رود این نگرانی بیشتر می شود، چون افرادی که معامله فروش باز کرده اند، پیش بینی می کنند که قیمت روند نزولی داشته باشد). فروشندگان امیدوارند که بازار به سطحی که آنها فروش انجام داده اند باز گردد و در همان نقطه ای که وارد شده بودند از بازار خارج شوند.
افراد دیگری که در حاشیه بازار قرار دارند نیز به دو قسمت تقسیم می شوند. گروهی که هرگز خرید یا فروشی نداشته اند و کسانی که به هر دلیلی بعد از مدتها با فروش در سطح حمایت قبلی از بازار خارج شده اند. این دسته به طور قطع از فروش بی موقع خود پشیمان هستند و امیدوارند که شانس مجددی برای خرید در جایی که اقدام به فروش کرده بودند بیابند.
گروه بدون تصمیم
و گروه آخر، معامله گران بدون تصميم، اکنون متوجه شده اند که قیمت شـروع به رشد کرده و تصمیم دارند در فرصت خوب بعدی خرید کنند و وارد بازار شوند. تمام چهار گروه تصمیم دارند که در موج نزولی بعدی خرید کنند و در سطح پایینی بازار تصمیم قطعی برای خرید دارند. طبیعی است که هنگامی که قیمت شروع به کاهش به این سطح کند خریدهایی که این چهار گروه انجام می دهند می تواند باعث افزایش قیمت شود. هرچه تعداد معامله در سطح حمایت بیشتر باشد اعتبار بیشتری برای آن پدید می آورد. زیرا معامله گران بیشتری به آن منطقه اعتقاد دارند.
روانشناسی بازار و رفتار مالی گروههای شرح داده شده میتواند بر نقاط ایجاد سطوح حمایت و مقاومت تأثیر بگذارند. بهعنوانمثال، لنگر انداختن زمانی اتفاق میافتد که افراد به اعداد دلخواه، معنا یا اهمیت خاصی نسبت دهند؛ بنابراین، یک سطح حمایت یا مقاومت قبلاً تعیینشده، میتواند به لنگری تبدیل شود که در آن نقاط، مقاومت یا حمایت آتی مشاهده میشود – حتی اگر این نقاط هیچگونه دلیل بنیادی را منعکس نکنند. به همین ترتیب، اعداد رند مانند ۱۰۰۰ دلار یا ۲۵۰۰۰ دلار ممکن است بهعنوان سطوح حمایت یا مقاومت عمل کنند، نه به این دلیل که از نظر بنیادی هدایت میشوند، بلکه بهعنوان لنگرهای روانشناختی از نظر نمادین معنادار هستند.
نشانه تغییر روند بوسیله سطوح حمایت و مقاومت
شکستهشدن یک سطح حمایت یا معکوس شدن آن میتواند نشاندهنده تغییر روند باشد.
- زمانی که قیمت از یک سطح مقاومتی عبور میکند و بالاتر از آن تثبیت میشود، میتواند نشاندهنده پایان روند نزولی و آغاز روند صعودی باشد.
- این اتفاق زمانی رخ میدهد که فشار خرید بر فشار فروش غلبه میکند و خریداران کافی برای افزایش قیمت به بالای سطح مقاومتی وجود دارد.
- تأیید گرفتن: شکست یا عبور از یک سطح کلیدی باید توسط اندیکاتورهای حجم معاملات (در صورتیکه در دستری باشد) و دیگر اندیکاتورهای تحلیل تکنیکال تأیید شود.
- خطوط روند: سطوح حمایت و مقاومت اغلب با خطوط روند همسو هستند. شکستن یک خط روند میتواند نشاندهنده تغییر روند باشد.
- نوسانات: بازارها به طور مداوم در حال نوسان هستند و شکستهای کاذب و بازگشتها به سطوح حمایتی و مقاومتی میتواند رخ دهد.